در زمان های دور هیولایی بود که سالی یکبار به شهر می آمد. هیولا از مردم تنفر داشت و غذا را بهانه کرده بود که این تنفر را نشان بدهد، یعنی هرکس که غذا میخورد را شلاق میزد. هیولا معمولا بعد از یکماه از مردم و شلاق زدنشان بالاخره حوصله اش سر میرفت و به غار خودش برمیگشت. مردم رفتن هیولا و یازده ماهی که تا سال بعد میتوانستند بدون شلاق غذا بخورند را بعنوان عید جشن میگرفتند.
No comments:
Post a Comment